شبهه:از آنجا که آوردن مثل چیزی ممکن نیست پس تحدی قرآن نیز بی معناست
گاهی در اشعار شاعران سطح پایین تر از حافظ غزل هایی یافت می شود که اگر از برخی غزلیات حافظ زیباتر نباشد پایین تر هم نیست.
به مقایسه برخی نمونه های اشعار حافظ و خواجوی کرمانی(که حافظ بسیار از وی متاثر بوده ) توجه کنید و ببینید این اشعار چقدر به یکدیگر شبیه و همپایه هم هستند.
1) خواجو: همچنین رفتست در عهد ازل تقدیر ما
حافظ: کاینچنین رفتست در عهد ازل تقدیر ما
2) خواجو: خرقه رهن خانه ی خمار دارد پیر ما
حافظ: روی سوی خانه ی خمار دارد پیر ما
3) خواجو: ای بسا عاقل که شد دیوانه ی زنجیر ما
حافظ: عاقلان دیوانه گردند از پی زنجیر ما
بنابراین به طور کلی ساختن مثل چیزی محال نیست بلکه بارها و بارها در زندگی بشر اتفاق افتاده است، حال اگر همه انسانها قادر به ساختن مثل چیزی نباشند معلوم می شود که آن ،کار انسان و مخلوق نیست و از سوی خدای متعال است، چرا که کار انسانی قابل تکرار است،خصوصا انکه قرآن خواسته است همه جن و انس دست به دست هم داده ،نیروهای خود را هم افزایی کنند آنگاه اگر توانستند کلامی مانند قرآن بیاورندو بدانند و آگاه باشند که اگر نتوانستند، قرآن معجزه و کلام خداست.