النجم

بسم الله الرحمن الرحیم والنجم اذا هوی ما ضل صاحبکم و ما غوی وما ینطق عن الهوی ان هو الا وحی یوحی

النجم

بسم الله الرحمن الرحیم والنجم اذا هوی ما ضل صاحبکم و ما غوی وما ینطق عن الهوی ان هو الا وحی یوحی

النجم

تارنمایی برای طرح مباحث وحیانی و عقلانی

۴ مطلب در دی ۱۳۹۳ ثبت شده است

معادل های انگلیسی یک اصطلاح تخصصی

يكشنبه, ۲۱ دی ۱۳۹۳، ۰۸:۵۰ ب.ظ

« تفسیر» از کلمات پرکاربرد در حوزه مباحث الهیات ،خصوصا فهم متون مقدّس، به شمار می رود. Interpretation ، Exegesis و Comment بهترین معادل ها برای واژه تفسیر به شمار می روند که در این میان Exegesis به طور خاص و پس از آن Interpretation در مورد تفسیر متون دینی کاربرد دارند البته Interpretation در تفسیر متون غیر دینی نیز کاربرد زیادی دارد. Comment نیز یک واژه عمومی برای هر نوع توضیح و تفسیر است. البته Interpretation معادل تاویل نیز به شمار می رود.

سیری در کتاب شریف کافی

يكشنبه, ۱۴ دی ۱۳۹۳، ۱۱:۴۷ ب.ظ


کتاب عقل و جهل(2)--- اقبال و ادبار عقل- بررسی سندی حدیث اول

مرحوم شیخ کلینی در کتاب عقل و جهل، سه حدیث با مضمون اقبال و ادبار عقل نقل نموده که دو حدیث از حضرت ابی جعفر امام محمد باقر علیه السلام و یک حدیث از حضرت ابی عبدالله امام جعفر صادق علیه السلام روایت شده است.

بررسی سند حدیث اول

أَخْبَرَنَا أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ قَالَ حَدَّثَنِی عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا مِنْهُمْ مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى الْعَطَّارُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ رَزِینٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ لَمَّا خَلَقَ اللَّهُ الْعَقْلَ اسْتَنْطَقَهُ ثُمَّ قَالَ لَهُ أَقْبِلْ فَأَقْبَلَ ثُمَّ قَالَ لَهُ أَدْبِرْ فَأَدْبَرَ ثُمَّ قَالَ وَ عِزَّتِی وَ جَلَالِی مَا خَلَقْتُ خَلْقاً هُوَ أَحَبُّ إِلَیَّ مِنْکَ وَ لَا أَکْمَلْتُکَ إِلَّا فِیمَنْ أُحِبُّ أَمَا إِنِّی إِیَّاکَ آمُرُ وَ إِیَّاکَ أَنْهَى وَ إِیَّاکَ أُعَاقِبُ وَ إِیَّاکَ أُثِیب‏

منظور از « أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ » خود شیخ کلینی است که روایت را با لفظ «اخبرنا» از  خود و با لفظ «حدّثنی» از عده خویش نقل نموده است و این الفاظ ،خصوصا دومی، بر «سَماع» ، که بالاترین نوع تلقّی و تحمّل حدیث است، دلالت می کند. نقل حدیث از خود با لفظ  «اخبرنا» چیزی است که ،به قول علامه مجلسی در مرآه العقول ،در میان قدماء مرسوم بوده است. عبارت « عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا » جماعتی از مشایخ حدیث شیخ کلینی هستند که یکی از آنها مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى الْعَطَّارُ است که نجاشی اورا  با عبارت «ثقه عین کثیر الحدیث» توثیق نموده است.

أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ با توجه به اینکه از حسن بن محبوب نقل کرده ،همان أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّد بن عیسی الاشعری است که از اصحاب سه امام یعنی حضرت رضا علیه السلام ، امام جواد علیه السلام و امام هادی علیه السلام به شمار می رود وی از شیوخ و فقها و روسای علمای قم به شمار می رود ابن داود می نویسد «کان شیخ القمیین و رئیسهم و فقیههم لقی أبا جعفر الثانی علیه السلام و أبا الحسن الثالث علیه السلام‏»، به طور کلی در کتب رجالی وی امامی ثقه و جلیل به شمار می رود. از سخنان شیخ طوسی چنین برمی آید که وی صاحب 15 کتاب بوده است.

حسن بن محبوب راوی امامی ثقه ، جلیل و از فقهای اصحاب امام کاظم، امام رضا و امام جواد علیهم السلام و نیز از اصحاب اجماع بوده است.

علاء بن رزین راوی امامی ثقه و جلیل القدر می باشد وی از اصحاب امام باقر و امام صادق علیهم السلام به شمار رفته و صاحب «اصل» بوده است.

مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ  راوی امامی ثقه و جلیل القدر از اصحاب امام پنجم و ششم علیهم السلام و در زمره اصحاب اجماع است. نجاشی در مورد وی می نویسد : «مولى ثقیف الأعور وجه أصحابنا بالکوفة فقیه ورع صحب أبا جعفر و أبا عبد الله علیهما السلام و روى عنهما و کان من أوثق الناس. له کتاب یسمى الأربعمائة مسألة فی أبواب الحلال و الحرام‏.»

با توجه به رجال ذکر شده، حدیث صحیح و از حیث اتصال راویان به معصوم مسند می باشد. بنابراین حدیث یاد شده از جهت سند قوی است.

سیری در کتاب شریف کافی

يكشنبه, ۷ دی ۱۳۹۳، ۰۷:۵۳ ب.ظ


کتاب عقل و جهل(1)

اولین بخش جلد اول کافی«کتاب عقل و جهل» می باشد، این بخش ،همان طور که از نام آن پیداست، حاوی احادیثی در موردفضیلت و جایگاه عقل و مذمت جهل می باشد. کتاب عقل و جهل مشتمل بر 36 حدیث از معصومین علیهم السلام است که در ضمن آنها به مطالب گوناگونی اشارت رفته است.عمده موضوعات مطرح شده در این کتاب عبارتند از

-        آفرینش عقل  و ادبار و اقبال آن.

-        نقش محوری عقل در دین و صفات اخلاقی چون حیاء.

-        تبیین بعد عملی و کاربردی عقل مبنی بر اینکه عقل مبنای عبودیت و اکتساب بهشت است و آنچه از ظالمان و حیله گرانی چون معاویه و ... سر می زند شیطنت است نه عقل.

-        دوست واقعی انسان عقل و دشمن حقیقی اش جهل است.

-        مبنا و ملاک دینداری و اعطای پاداش از جانب خدای متعال تعقل است و عاقلان اهل دیانت و توحید هستند.

-        بزرگترین بهره الهی عقل است و خواب عاقل از شب زنده داری جاهل برتر است.

-        عقل حجت باطنی الهی است و آرزوهای بیهوده و شهوات و بیهوده گویی عقل را فاسد می گرداند.

-        عاقل به دنیا دل نمی بندد و از گناه و معصیت پرهیز می کند.

-        عمل کم از عاقل پذیرفته می شود و عمل بسیار از جاهل قبول نمی گردد.

-        عقل اولین موجود از روحانیون است که خدای سبحان از نور خویش آفریده است. جهل نیز از دریای تلخی و ظلمت آفریده شده و عقل و جهل هر کدام 75 شعبه و سرباز دارند(جنود عقل و جهل).

-        رسول خدا صلی الله علیه و آله هرگز با کنه عقلش با مردم سخن نگفت و همواره به اندازه عقل و فهم آنان سخن می گفت.

-        کثرت صلات و صدقه و حج( و اعمال خیر) برای کسی که عقل خویش را به کار نبندد رفعت و رشدی به همراه ندارد.

-        عقل رکن وجود آدمی و راهنمای مومن است. و فقری شدید تر از جهل نیست.

-        فقدان عقل فقدان حیات است و جاهل فقط با مردگان قابل مقایسه است.

-        دیندارِ فاقد عقل ،مورد اعتنا و افتخار نیست.

به زودی انشاالله محتوای برخی روایات این کتاب را بیشتر توضیح خواهیم داد.

 

برخی ادعا کرده اند چون مدعای قرآن مبنی بر جامعیت و دارا بودن همه چیز کذب است و چنین نیست که قرآن دارای همه چیز باشد، قرآن کلام خدا نیست.

پاسخ:

اولا : مدعای قرآن کریم در این مورد باید با توجه به آیات مربوطه درست فهم شود، آیات مورد نظر اشکال کننده از این قرارند:

-        وَ نَزَّلْنا عَلَیْکَ الْکِتابَ تِبْیاناً لِکُلِّ شَیْ‏ءٍ وَ هُدىً وَ رَحْمَةً وَ بُشْرى‏ لِلْمُسْلِمِینَ (نحل/ 89).

و ما این کتاب را بر تو نازل کردیم که بیانگر همه چیز، و مایه هدایت و رحمت و بشارت براى مسلمانان است‏

-        لَقَدْ کانَ فِی قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِأُولِی الْأَلْبابِ ما کانَ حَدِیثاً یُفْتَرى‏ وَ لکِنْ تَصْدِیقَ الَّذِی بَیْنَ یَدَیْهِ وَ تَفْصِیلَ کُلِّ شَیْ‏ءٍ وَ هُدىً وَ رَحْمَةً لِقَوْمٍ یُؤْمِنُون‏(یوسف/111).

در سرگذشت آنها درس عبرتى براى صاحبان اندیشه بود! اینها داستان دروغین نبود بلکه (وحى آسمانى است، و) هماهنگ است با آنچه پیش روى او (از کتب آسمانى پیشین) قرار دارد و شرح هر چیزى  و هدایت و رحمتى است براى گروهى که ایمان مى‏آورند.


درآیه نخست «تبیان» قرآن مقید به «لکل شی» شده یعنی قرآن روشنگر همه چیز است ، فهم «کل شی»با توجه به کلمات بعدی آن کاملا روشن و واضح است و عطف کلمه «هدی» به آن به خوبی وجه جامعیت قرآن کریم را نشان می دهد ، یعنی آنچه برای هدایت بشر لازم است در قرآن آمده است. موید این مطلب واژه «مسلمین» در ذیل آیه است ، تسلیم زمانی مفهوم محصل  و منطقی دارد که در برابر دعوت و هدایتی باشد . اگر قرآن کتابی دربرگیرنده همه چیز، به معنای مطلق آن بود، دیگر تسلیم در برابر آن مفهومی نداشت. مثلا اگر همه قوانین شیمی در قرآن آمده بود ، کاربرد کلمه «تسلیم» وجهی نداشت، زیرا تسلیم در زمینه مسائل ایمانی و اعتقادی به کار می رود نه مسائل علمی از این دست. بررسی ریشه «سلم» در قرآن و دقت در کاربردهای قرآنی آن به وضوح این مطلب را نشان می دهد(برای نمونه  رک بقره/ 112و128 ؛آل عمران 20 و 52 ).

باید توجه داشت آنچه که در مطالب فوق اشاره شد بنابر تفسیر ظاهر قرآن است و اگر قرار باشد بنابر تفسیر بطون قرآن یا  تأویل آن سخن گفته شود ، حالت یا حالت های دیگری نیز می تواند مطرح باشد.

در آیه دوم نیز مقرون شدن لکل شیء به هدایت (هدی) و ایمان( یومنون) همان توضیحی را که در مورد آیه نخست دادیم در پی دارد.

بنا براین ، قرآن ادعای کذبی ننموده تا مستلزم غیر الهی بودن آن باشد.

اشکال دیگر: قرآن همه چیز را برای هدایت بشر ندارد، مثلا هیچ استدلال معتبری بر وجود خدا، معاد و وحی ندارد!!!

پاسخ:

این اشکال بسی سست تر از آن است که نیاز به پاسخ داشته باشد، اگر کسی فقط یک نگاه اجمالی به قرآن داشته باشد خواهد دید که قرآن مملو از استدلال های قوی و مستحکم در هر یک از سه زمینه مورد  ادعا است. به گونه ای که تقریر هر کدام تبدیل به چندین جلد کتاب خواهد شد و مراجعه به صدها کتابی که از سوی دانشمندان اسلامی در این مورد نوشته شده پاسخ به این مطالب بی اساس است( برای مثال رک توحید در قرآن، معاد در قرآن، وحی و نبوت و...).