النجم

بسم الله الرحمن الرحیم والنجم اذا هوی ما ضل صاحبکم و ما غوی وما ینطق عن الهوی ان هو الا وحی یوحی

النجم

بسم الله الرحمن الرحیم والنجم اذا هوی ما ضل صاحبکم و ما غوی وما ینطق عن الهوی ان هو الا وحی یوحی

النجم

تارنمایی برای طرح مباحث وحیانی و عقلانی

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «رجال حدیث» ثبت شده است

بررسی روایات بیماری فراگیر(مرگ سپید) در عصر ظهور

پنجشنبه, ۲۱ فروردين ۱۳۹۹، ۰۹:۲۱ ب.ظ

 

بسم الله الرحمن الرحیم

آیا بین بیماری های فراگیر(مانند کرونا) و ظهور امام زمان(عج) رابطه ای وجود دارد؟در برخی روایات به وقوع برخی بیماری های گسترده و کشنده پیش از ظهور اشاره شده است. در این نوشتار به بررسی و تحلیل این روایات می پردازیم.

 

دو حدیث یکی از امیرالمومنین(ع) و دیگری از امام صادق(ع) به شیوع نوعی بیماری کشنده و فراگیر در آستانه ظهور حضرت حجت(ع) اشاره داشته و از آن به «مرگ سپید» تعبیر نموده اند.

حدیث اول

حدیث اول؛یعنی حدیث نقل شده از امیرالمومنین(ع)، توسّط نعمانی(م360) در کتاب «الغیبه» (ص277 و 278) و نیز شیخ مفید(م413) در کتاب «الارشاد»( ج‏2 ؛ ص372) وهمینطور شیخ طوسی(م460) در «الغیبه»(ص438) نقل شده است. پس از آنان نیز علی بن عیسی اربلی(م 692) در کتاب«کشف الغمه»(ج2/459) و در میان متاخّرین نیز علامه مجلسی(1110)در «بحار» (ج 52/ 211)از «الغیبه» شیخ طوسی به نقل این روایت پرداخته اند. بررسی اسناد این روایت بیانگر آن است که به دو طریق نقل شده است. یکی طریقی که نعمانی نقل کرده و دیگران با اندک تفاوتی (تصحیف ازدی به اودی) از او نقل نمودهاند و دیگری، طریقی که شیخ طوسی نقل کرده است.

بررسی سندی:

أَخْبَرَنَا عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ قَالَ أَخْبَرَنَا مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حَسَّانَ الرَّازِیّعَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ الْکُوفِیِّ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ أَبِی الْبِلَادِعَنْ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ الْأَعْلَمِ الْأَزْدِیِّ عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ‏ قَالَ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع‏...

برخی از روایان و رجال این حدیث در هر دو طریق(مانند: عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ الْأَعْلَمِ الْأَزْدِیِّ یا الاودِیّ و پدرش در طریق نعمانی و مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی الْبِلَادِ در طریق شیخ ) مجهول(ناشناخته) یا مهمل و برخی (مانند: مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ الْکُوفِیِّ)ضعیف هستند. بنابراین سند حدیث ضعیف است.

متن روایت:

« بَیْنَ‏ یَدَیِ الْقَائِمِ مَوْتٌ‏ أَحْمَرُ وَ مَوْتٌ أَبْیَضُ وَ جَرَادٌ فِی حِینِهِ وَ جَرَادٌ فِی غَیْرِ حِینِهِ أَحْمَرُ کَالدَّمِ فَأَمَّا الْمَوْتُ الْأَحْمَرُ فَبِالسَّیْفِ وَ أَمَّا الْمَوْتُ الْأَبْیَضُ فَالطَّاعُونُ.»

ترجمه: پیش از ظهور قائم(عج)مرگی سپید و مرگی سرخ و [هجوم]ملخ هایی به رنگ خون، به هنگام و نابهنگام، روی می دهد. مرگ سرخ با شمشیر و مرگ سپید با طاعون است.

بررسی متن و دلالت آن با روایت بعدی مطرح خواهد شد.

 

حدیث دوّم

حدیث دوّم؛ یعنی حدیث نقل شده از امام صادق(ع)، از میان متقدّمین توسط شیخ صدوق(م 381) در کتاب «کمال الدین»( ج‏2 / ص655) نقل شده، علامه مجلسی نیز در بحار روایت را به نقل از کمال الدین آورده است(ط بیروت، ج‏52 / ص207).

بررسی سندی:

وَ بِهَذَا الْإِسْنَادِ[محمد بن الحسن ] عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ یَحْیَى عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْحَجَّاجِ عَنْ سُلَیْمَانَ بْنِ خَالِدٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ...

سند این حدیث صحیح است. راویان حدیث، همگی ثقه و امامی مذهب بود و سلسله راویان نیز متصل است.

متن حدیث:

قُدَّامَ الْقَائِمِ ع مَوْتَانِ مَوْتٌ‏ أَحْمَرُ وَ مَوْتٌ أَبْیَضُ حَتَّى یَذْهَبَ مِنْ کُلِّ سَبْعَةٍ خَمْسَةٌ فَالْمَوْتُ الْأَحْمَرُ السَّیْفُ وَ الْمَوْتُ الْأَبْیَضُ الطَّاعُونُ.

ترجمه:

سلیمان بن خالد گوید:از امام صادق علیه السّلام شنیدم که مى‌فرمود:پیش از قیام قائم علیه السّلام دو مرگ و میر عمومى رخ دهد، یکى مرگ سرخ و دیگر مرگ سپید،تا به غایتى که از هر هفت تن پنج تن برود.مرگ سرخ با شمشیر و مرگ سپید با طاعون است.

تحلیل سند احادیث ذکر شده:

صحت سند روایت دوم به نوعی ضعف سند روایت اول را جبران می کند و به طور کلی از حیث سند، موضوع مرگ سپید و مرگ سرخ را می توان پذیرفت. در ادامه دلالت روایات یاد شده و محتوای آنها را مورد بررسی قرار می دهیم.

بررسی دلالی(محتوایی) روایات

در بررسی دلالت و محتوای روایات یاد شده نکات زیر قابل توجه است:

  1. واژه های «بین یدی» و «قُدّام» به معنای قبل و پیش می باشد. از نظر زمانی به هیچ وجه نمی توان مشخص کرد این قبل و پیش بودن چه قدر طول می کشد. خصوصا آنکه اگر توجه کنیم در برخی از روایات سقوط خلافت بنی عباس از علائم پیش از ظهور معرفی شده، حال آنکه چندین قرن از سقوط گذشته است(دقت کنید).
  2. در روایت دوم میزان مرگ و میر ناشی از دو مرگ سرخ و سپید 5 نفر از 7 نفر ؛ یعنی بیش از 70 درصد از جمعیت جهان ذکر شده است! پذیرش این موضوع البته با دشواری هایی همراه است ولی امکان وقوع آن منتفی نیست. آمار درگذشتگان میلیونی ناشی از شیوع بیماری های مهلک و نیز جنگ های خونین مانند جنگ جهان دوم(که به تنهایی حداقل چهل و پنج میلیون کشته بر جای گذاشت) در طول تاریخ از استبعاد این موضوع می کاهد. خصوصا اگر این دو عامل با یکدیگر همراه شوند.

البته این استبعاد را شاید بتوان اینگونه نیز رفع و توجیه کرد که در روایات به بازه زمانی این اتفاق اشاره نشده و و وقوع چنین اتفاقی ممکن است در یک بازه زمانی طولانی مد نظر باشد.

  1. مصداق مرگ سپید در این روایت «طاعون» معرفی شده است. طاعون در اصطلاح آن زمان با طاعون مصطلح در پزشکی معاصر و جدید متفاوت است. طاعون از نظر لغوی معادل «وبا» و به معنای بیماری عام و فراگیر آمده است(رک: ابن منظور در لسان العرب،ج13،ص267 ؛ خلیل بن احمد در العین، ج8،ص 418.( بنابراین طاعون قابل اطلاق بر هر بیماری مسری، فراگیر و کشنده می تواند باشد.
  2. متن روایات از اشاره دقیق به زمانی خاص ساکت است، به همین دلیل در مواجهه با بیماری های فراگیر نمی توان دست به تطبیق زد و آن بیماری را از علایم حتمی و قطعی ظهور تلقی نمود.
  3. باید توجّه داشت که غایت اصلی صدور چنین روایاتی از معصومین بیان علایم و نشانه ها نیست، هر چند که بیان نشانه ها نیز مد نظر باشد، بلکه ایجاد آمادگی و بصیرت در شیعیان در همه شرایط است. به دیگر سخن، هدف اصلی آن است که پیروان مکتب اهل بیت(ع) در سخت ترین شرایط نیز آمادگی انجام وظایف خود را داشته باشند و هیچ چیز انتظار واقعی و نصرت به امام عصر علیه السلام را تحت الشعاع خود قرار ندهد و امید در بدترین شرایط نیز تبدیل با یاس و نا امیدی نشود.
  4. از سوی دیگر سنت ابتلاء، مومنان را به درجات والای پختگی، اخلاص و آمادگی خواهد رساند. به عبارت دیگر چنین تهدیدهایی، با اکسیر بصیرت و ایمان قابل تبدیل به فرصت های تاریخ ساز خواهد بود. رشد عیار انسانیت ما همان چیزی است که رکن ظهور حضرت صاحب الامر محسوب می شود.

حاصل سخن اینکه:

بنا براین در مواجهه با چنین رویدادهایی به جای تطبیق شتابزده و بی ثمر یا کم ثمر یا مضر، بسیار ضروری است که غایت اصلی ابتلاء الهی و کلام  معصومان علیه السلام که  همان تقویت ایمان، بصیرت و آمادگی است مد نظر قرار گیرد. اینها عوامل یا صفاتی هستند که موجب تعجیل در ظهور می شوند و این مطلوب خداوند سبحان و پیامبر عظیم الشان و خاندان مطهر ایشان است.

کرونا و امثال کرونا را، بدون آنکه به دنبال جذب بلا باشیم و با حفظ همه شرایط عقلی و عقلایی، بهتر است «محمل» ، «وجه حاجت» و «رساننده» به مقصود تلقی کنیم . چنین نگاهی ما را به هر آنچه می خواهیم خواهد رساند؛ «چون که صد آمد، نود هم پیش ماست!»

بسیار شایسته است که جامعه ما در شرایط کنونی که همه جهان با ویروس کرونا درگیر شده است، باتعمیق معرفت و ایمان و استقامت و پایداری و پرورش بیشتر ویژگی های اخلاقی و انسانی، مانند همیشه پیشتاز حرکت به سوی ظهور امام زمان علیه السلام باشد.

اَللّهُمَّ اِنّا نَرْغَبُ اِلَیْکَ فى دَوْلَةٍ کَریمَةٍ : تُعِزُّ بِهَا الاِْسْلامَ وَاَهْلَهُ ، وَتُذِلُّ بِهَا النِّفاقَ وَاَهْلَهُ ، وَتَجْعَلُنا فیها مِنَ الدُّعاةِ اِلى طاعَتِکَ ، وَالْقادَةِ اِلى سَبیلِکَ ، وَتَرْزُقُنا بِها کَرامَةَ الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ !

 

 

-----------------------------------------------------------------

 

ما را در پیام رسان ایتا دنبال کنید:

@Alnnajm

 

 

 

نسیم حیات(1)- شرح حدیث

چهارشنبه, ۲۰ فروردين ۱۳۹۹، ۱۱:۵۸ ق.ظ

 

                           

 

حق نماز چیست؟

🔰امام علی بن الحسین زین العابدین(ع):

«فَأَمَّا حَقُّ الصَّلَاةِ فَأَنْ تَعْلَمَ أَنَّهَا وِفَادَةٌ إِلَى اللَّهِ وَ أَنَّکَ قَائِمٌ بِهَا بَیْنَ یَدَیِ اللَّهِ فَإِذَا عَلِمْتَ ذَلِکَ کُنْتَ خَلِیقاً أَنْ تَقُومَ فِیهَا مَقَامَ الذَّلِیلِ الرَّاغِبِ الرَّاهِبِ الْخَائِفِ الرَّاجِی الْمِسْکِینِ الْمُتَضَرِّعِ الْمُعَظِّمِ مَنْ قَامَ بَیْنَ یَدَیْهِ بِالسُّکُونِ وَ الْإِطْرَاقِ‏ وَ خُشُوعِ الْأَطْرَافِ وَ لِینِ الْجَنَاحِ وَ حُسْنِ الْمُنَاجَاةِ لَهُ فِی نَفْسِهِ وَ الطَّلَبِ إِلَیْهِ فِی فَکَاکِ رَقَبَتِکَ الَّتِی أَحَاطَتْ بِهِ خَطِیئَتُکَ وَ اسْتَهْلَکَتْهَا ذُنُوبُکَ وَ لا قُوَّةَ إِلَّا بِالله.»
📚(تحف العقول /ص258)

حق نماز این است که بدانى ورود به محضر خداوند است و در آن حال نزدخداوند ایستاده ‏اى. چون این (نکته) را بدانى شایسته می شوی همچون بنده ‏اى مشتاق، بیمناک، ترسان، امیدوار، درمانده و زار بایستى، بنده‏اى که براى اداى احترام و تعظیم حق، با آرامش، سرافکندگى، افتادگى، تواضع کامل در محضر او ایستاده است و در دل با او به نیکی راز و نیاز دارد و آزادى جانش را که خطا بر آن احاطه کرده و گناه به هلاکتش کشیده را از او مى‏ خواهد، و لا قوة الا باللَّه‏.

 

✍️ شرح حدیث و نکات آن:

1-نماز حاضر شدن در محضر حضرت حقّ است، آن هم حضوری خاص. با توجه به اینکه عالم محضر عامّ خداست، بنابر این، این حضور در نماز خاص است و نماز، حضور  ویژه در نزد او است. نماز ملاقات اختصاصی هر بنده با معبود خویش است(دقت کنید).

2-فهم مطلب فوق؛ یعنی حضور ویژه در نزد خداوند سبحان بسیار اهمیت دارد و درک این حضور منشأ همه توفیقات است. از عبارت «کُنْتَ خَلِیقاً» پیداست که درک حضور، شایستگی های عجیبی در انسان ایجاد می کند. این شایستگی ها از قرار زیر است:

🔹درک کوچکی، حقارت و تهیدستی خود در مقابل خداوند.

🔹درک تهیدستی و فقر ذاتی، اشتیاق به سوی کمال و سرچشمه آن؛یعنی خداوند که کمال مطلق است ایجاد می کند. به همین خاطر هر چقدر درک ما از این تهیدستی بیشتر باشد، محبت و شوق ما به سرچشمه کمالات و زیبایی های بیشتر می شود.

🔹ترس مداوم از لغزش ها و گناهان که باعث نارضایتی و خشم خداوند و حرمان از تقرب به او می شود. (این ترس اصلاح کننده عیوب و رذایل است).

🔹امید به دستگیری و بخشش از جانب حضرت حق. (این امید ضامن عدم یأس از ادامه مسیر رشد و کمال است).

🔹درک در ماندگی خود  و زاری و گریه به درگاه خداوند.

🔹احترام و بزرگداشت خداوند متعال از رهگذر آرامش، سرافکندگى، افتادگى و  تواضع کامل در پیشگاه او.

🔹مناجات و رازگویی نیکو با خداوند. این نکته گویا اشاره به یکی از مهمترین اسرار باطنی نماز دارد که دست فهم ما از آن قاصر است، به ویژه آنکه  مناجات علاوه بر رازگویی، راز شنوی نیز هست(دقت کنید).

🔹طلب رستگاری از گناهان و معاصی.

 

-----------------------------------------------------------------

ما را در پیام رسان ایتا دنبال کنید:

@Alnnajm

@al_salat

 

سیری در کتاب شریف کافی 3

يكشنبه, ۲۶ بهمن ۱۳۹۳، ۰۹:۵۶ ب.ظ

کتاب عقل و جهل(3)--- اقبال و ادبار عقل- بررسی سندی حدیث  دوم

عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ حَدِیدٍ عَنْ سَمَاعَةَ بْنِ مِهْرَانَ‏ قَالَ کُنْتُ عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع وَ عِنْدَهُ جَمَاعَةٌ مِنْ مَوَالِیهِ فَجَرَى ذِکْرُ الْعَقْلِ وَ الْجَهْلِ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع اعْرِفُوا الْعَقْلَ وَ جُنْدَهُ وَ الْجَهْلَ وَ جُنْدَهُ تَهْتَدُوا قَالَ سَمَاعَةُ فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ لَا نَعْرِفُ إِلَّا مَا عَرَّفْتَنَا فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَلَقَ الْعَقْلَ وَ هُوَ أَوَّلُ خَلْقٍ مِنَ الرُّوحَانِیِّینَ عَنْ یَمِینِ الْعَرْشِ مِنْ نُورِهِ فَقَالَ لَهُ أَدْبِرْ فَأَدْبَرَ ثُمَّ قَالَ لَهُ أَقْبِلْ فَأَقْبَلَ فَقَالَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى خَلَقْتُکَ خَلْقاً عَظِیماً وَ کَرَّمْتُکَ عَلَى جَمِیعِ خَلْقِی قَالَ ثُمَّ خَلَقَ الْجَهْلَ مِنَ الْبَحْرِ الْأُجَاجِ ظُلْمَانِیّاً فَقَالَ لَهُ أَدْبِرْ فَأَدْبَرَ ثُمَّ قَالَ لَهُ أَقْبِلْ فَلَمْ یُقْبِلْ فَقَالَ لَهُ اسْتَکْبَرْتَ فَلَعَنَهُ ثُمَّ جَعَلَ لِلْعَقْلِ خَمْسَةً وَ سَبْعِینَ جُنْداً فَلَمَّا رَأَى الْجَهْلُ مَا أَکْرَمَ اللَّهُ بِهِ الْعَقْلَ وَ مَا أَعْطَاهُ أَضْمَرَ لَهُ الْعَدَاوَةَ فَقَالَ الْجَهْلُ یَا رَبِّ هَذَا خَلْقٌ مِثْلِی خَلَقْتَهُ وَ کَرَّمْتَهُ وَ قَوَّیْتَهُ وَ أَنَا ضِدُّهُ وَ لَا قُوَّةَ لِی بِهِ فَأَعْطِنِی مِنَ الْجُنْدِ مِثْلَ مَا أَعْطَیْتَهُ فَقَالَ نَعَمْ فَإِنْ عَصَیْتَ بَعْدَ ذَلِکَ أَخْرَجْتُکَ وَ جُنْدَکَ مِنْ رَحْمَتِی قَالَ قَدْ رَضِیتُ فَأَعْطَاهُ خَمْسَةً وَ سَبْعِینَ جُنْدا... .

عدّه من اصحابنا

این تعبیر که از آن به عده کلینی نیز یاد می شود به جمعی از مشایخ مرحوم کلینی رضوان الله علیه اشاره دارد و در یک تقسیم بندی کلی به دو دسته معلوم و مجهول تقسیم می شود.

الف- عدّه معلوم

عده معلوم کلینی با توجه به راوی قبلی آن به سه گروه زیر تقسیم می شود:

1.      عده کلینی از احمد بن محمد بن عیسی اشعری ( عده اشعری)

رجال این عدّه پنج نفر و همگی قمی اند:

-        احمد بن ادریس، ابوعلی الاشعری القمی

-        داود بن کوره قمی

-        علی بن ابراهیم بن هاشم قمی.

-        علی بن موسی الکُمندانی قمی.

-        محمد بن یحیی العطار قمی.

عده مذکور که به عده اشعری معروف است همگی مورد توثیق رجالیون واقع شده و افراد این عده برای نخستین بار توسط ابن الغضائری 411 ق و شیخ مفید 413 ق و نجاشی 450 ق و علامه حلی 427 ق مشخص شده اند.

2.      عده کلینی از احمد بن محمد بن خالد برقی( عده برقی).

رجال این عده هفت نفرند ، شش نفر اهل قم و یک نفر کوفی که نام او بین دو نفر مشترک است.

-        احمد بن عبد الله قمی ( او نوه پسری برقی است).

-        علی بن ابراهیم بن هاشم قمی.

-        علی بن حسین سعد آبادی، ابوالحسن قمی.

-        علی بن محمد بن عبدالله قمی معروف به ماجیلویه و او نوه دختری برقی است و به وی محمد بن علی بن بُندار نیز گفته می شود.

-        محمد بن جعفر که بین ابی الحسین الاسدی کوفی که بعدا ساکن ری شد و ابی العباس الرزاز کوفی که دایی ابوغالب رازی است مشترک است.

-        محمد بن عبدالله بن جعفر حمیری قمی.

-        محمد بن یحیی العطار قمی.

خود مرحوم کلینی اولین کسی است که به نام رجال عده خود از برقی در کتاب عتق فروع کافی تصریح نموده است. شیخ مفید ، ابن الغضائری و علامه حلی نیز اسامی این رجال را مشخص کرده اند. همگی رجال این عده حتی دونفری که نام محمد بن جعفر میان آنان مشترک است از ثقات می باشند.

3.      عدّه کلینی از سهل بن زیاد ( عده سهل)

رجال این عده چهار نفرند. یک نفر قمی ، دو نفر کلینی رازی و یک کوفی که ساکن ری بوده است.

-        علی بن محمد بن علّان کلینی رازی.

-        محمد بن ابی عبدالله که همان محمد بن جعفر اسدی کوفی ساکن ری است.

-        محمد بن حسن صفار قمی.

-        محمد بن عقیل کلینی رازی.

  علامه حلی رحمه الله این رجال را مشخص نموده است. همگی این رجال نیز توسط رجالیون توثیق شده اند.

شایان ذکر است که عده معلوم در سند حدود 3000 حدیث کتاب کافی ذکر شده است. کلینی عده معلوم چهارمی نیز دارد که از عمرکی بوفکی می باشد و البته در کافی از آن استفاده نشده است.

 

ب- عدّه مجهول

عده های مجهول شش مورد می باشد که فقط در سند 8 حدیث واقع شده است. [1]

در سند حدیث مورد بحث از  أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ بین اشعری و برقی مشترک است و بنابراین عده مذکور در این حدیث یا عده اشعری است یا برقی و در هر حال عده معلوم است و همه راویان آن از ثقات هستند.

عَلِیِّ بْنِ حَدِیدٍ ( علی بن حدید بن حکیم مدائنی ازدی ساباطی)

از امام کاظم علیه السلام نقل روایت نموده است(نجاشی). شیخ طوسی وی را در شمار اصحاب امام رضا و امام جواد علیهما السلام ذکر نموده است.برقی نیز او را از اصحاب امام جواد علیه السلام برشمرده است. البته شیخ طوسی وی را تضعیف نموده و علامه حلی وی را فطحی مذهب دانسته است. البته از رجال نجاشی چنین بر می آید که وی ممدوح بوده است هرچند به ثقه بودن او تصریح نکرده است. علامه حلی می گوید به روایات که وی در نقل آنها منفرد است نمی توان اطمینان حاصل کرد. بنابر این می توان به روایت فوق که علی بن حدید در نقل آن منفرد نیست اطمینان نمود. مرحوم آیت الله خویی معتقد است نمی توان حکم به وثاقت وی داد.

سَمَاعَةَ بْنِ مِهْرَانَ‏

مورد توثیق همه رجالیون است جز آنکه برخی وی را واقفی دانسته اند، لکن همان طور که مرحوم خویی می گوید وی از معاریف روات است و با توجه به اینکه نجاشی از وی با وصف «ثقه ثقه» یاد کرده و متعرض وقف وی نشده ، ظاهر آن است که وی واقفی نبوده است.

از عبارت «...عَنْ سَمَاعَةَ بْنِ مِهْرَانَ‏ قَالَ کُنْتُ عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع وَ عِنْدَهُ جَمَاعَةٌ مِنْ مَوَالِیهِ فَجَرَى ذِکْرُ الْعَقْلِ وَ الْجَهْلِ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع اعْرِفُوا الْعَقْلَ وَ جُنْدَهُ...» مشخص می شود این روایت سِماع سماعه از امام صادق علیه السلام است.

با توجه به انچه گفته شد هر چند این حدیث مسند است لکن به خاطر وجود علی بن حدید دارای سندی ضعیف می باشد. البته این مطلب بدون در نظر گرفتن قرائن خارجیه و بنابر تعریف ضعیف به اصطلاح متاخران است .



[1] - سید ثامر هاشم العمیدی، العِدد فی اسانید الکافی الشریف للامام کلینی، علوم الحدیث شماره شانزده.

برای اصطلاح حدیث و روایت چند معادل انگلیسی وجود دارد که عبارتند از : Tradition, Account و Report. از میان این اصطلاحات آن که در حال حاضر بیش از دیگر موارد کاربرد دارد واژه account است:

On the basis of this verse and a number of accounts

بر اساس این آیه و تعدادی از روایات ...

  

 این کلمه در عرف زبان عمومی بیش از همه چیز معنای «شمردن» و «حساب» می دهد. واژه یاد شده  هر گاه با for  همراه شود اصطلاحا phrasal verb  است و به معنای شرح یا توضیح دادن و مترادف با explain است:

How do you account for [=explain] your success? تو موفقیتت را چگونه توضیح می دهی


Tradition نیز در مفهوم یاد شده بسیار استعمال دارد هر چند ظهور ابتدایی آن بیشتر در معنای سنّت به طور مطلق است، و اگر مقید به قیدی چون Prophet شود معنای سنّت نبوی می دهد: Tradition of the Prophet